قرار داد سلطنتی پارت ۳۹
· 2 مرداد 1403 · خواندن 1 دقیقه
آلفرد: اینجا نبود
دن : نه
آلفرد: بیا برگردیم خونه شاید تا الان برگشته باشه
دن : آره منم موافقم
آلفردو :چی شد تونستی پیداش کنید
دن : نه هنوز پیداش نکردیم ولی به دیگو گفتم اگه پیدا شد زنگ بزنه
دیگو: دن برات پیداش کردم الان تو حیاط میگه نمیخوام بیام تو
الفردو : آلیس این کارا چیه که میکنی مثل بچه آدم بگو دوستش داری
آلیس: ولی شما نمیزارید
الفردو : اگه خودت راهتا انتخاب کردی من نمیتونم کاری کنم ولی اگه اتفاقی برات افتاد اینجا برنگرد
آلیس: باشه پس من بهش زنگ میزنم
دن : ولی بابا
الفردو : وقتی خودش میخواد من میتونم کاری کنم