قرار داد سلطنتی پارت ۳۸
الفردو : صبر کن آلیس نرو
آلفرد: من میرم دنبالش
دن : اتفاقی افتاده
آلفردو : بیا بشین برات تعریف کنم
دن : چشم
آلفرد: آلیس وایسا کجا داری میری برگرد
آلیس: دنبالم نیا بزار هر اتفاقی میخواد برام بیفته
آلفرد: برگرد خونه تو داری اینجوری همه چیز را خراب میکنی
آلیس: نمیخوام دیگه چیزی بشنوم اگه من برم همه راحت میشن
آلفرد: پس بیا بشین باهم حرف بزنیم
دن : آلفرد نزار آلیس از دست فرار کنه
در همین موقعه آلیس یه فرصت خوب پیدا کرد و فرار کرد
دن : چرا گذاشتی بره
آلفرد: اگه تو حرف نمیزدی داشت برمیگشت خونه
دن : اون برنمیگرده فکر کنم الانم بره پیش ناروتو
آلفرد: خوب اگه آلیس ناروتو را واقعا دوست دار ه بزار بره
دن : تو خوب میدونی هدف اون چیه باید پیداش کنم نباید بزارم انتخاب اشتباه بکنه
آلفرد: تو برگرد خونه من پیداش میکنم میارم خونه
دن : نه من با تو میام دوتایی زود تر پیداش میکنیم