از زبان آلفرد: صبح پاشدم تا یکم توی روستا قدم بزنم دوباره همون دختره که سر چشمه بود را دیدم 

آلفرد: ااااااااممممم ببببخشید 

رز  : دوباره چیشده

آلفرد: خواستم ازتون تشکر کنم 

رز : اونجایی که بهت گفتم خوب بود 

آلفرد: آره خوب بود ولی یکم .....

رز : دارم میرم جنگل اگه دوست داشتی بیا 

آلفرد: واقعان میتونم بیام 

رز : آره اگه دوست داری