قرار داد سلطنتی پارت ۲۴
·
1403/04/12 21:47
·
از زبان آلفرد: صبح پاشدم تا یکم توی روستا قدم بزنم دوباره همون دختره که سر چشمه بود را دیدم
آلفرد: ااااااااممممم ببببخشید
رز : دوباره چیشده
آلفرد: خواستم ازتون تشکر کنم
رز : اونجایی که بهت گفتم خوب بود
آلفرد: آره خوب بود ولی یکم .....
رز : دارم میرم جنگل اگه دوست داشتی بیا
آلفرد: واقعان میتونم بیام
رز : آره اگه دوست داری