برید ادامه 

دن :دیگو میای باهم بازی کنیم 

دیگو : باشه 

دن : بیا باهم از قصر بریم بیرون 

دیگو : ولی خطر ناکه ممکنه گم بشیم 

دن : نترس من همه راه را بلد 

دیگو: اگه گم بشیم میکشمت 

دن : خیال راحت 

چند ساعت بعد 

دیگو : دیگه هوا داره تاریک میشه بیا برگردیم 

دن : یکم دیگه بازی کنیم

دیگو: نکنه راه را گم کردی 

دن : نه نه الان برمیگردیم 

دیگو : وای تو راه را گم کردی 

دن : هیچی نگو الا ن می رسیم وای 

دیگو : دن دن کجایی 

دن : افتام تو چاله 

دیگو : فقط همینا کم داشتیم 

دن : از اینجا برو وگرنه میفتی