زنده مرده پارت ۱۷

Metra Metra Metra · 1403/07/10 13:28 · خواندن 1 دقیقه

 

 

 

ناشناس : ریس آوردیمش 

لایت : بزاریدش این جا و خودتو هم برید 

ناشناس : چشم 

ال : این جا کجاست منا اوردین ولم کنید 

لایت : خیلی زود میخوای بری چرا انقدر عجله داری 

ال : لایت نمیدونم چرا منا گرفتی من برای تو چه ارزشی دارم 

لایت : تو اصلان برای من مهم نیستی ولی میسا خیلی تو را دوست داره بهت گفتم نزدیک میسا نشو 

ال : اون خودش اومد سمتم من با اون کاری نداشتم 

لایت: داری دورغ میگی اون اول منا دوست داشت 

ال : آره اول تو را دوست داشت ولی وقتی بهش خیانت کردی دیگه از تو خوشش نیمد

لایت : حتما تو اون قضیه را بهش گفتم 

ال : نه خودش فهمید ولی با اینکه میدونست تو را بازم دوست داشت از وقتی از تو بدش اومد که اون موقه که کمک می خواست  بهش کمک نکردی 

لایت : خفه شو 

ال : حالا میخوای بامن چیکار کنی 

لایت : میکشمت 

ال : فکر میکنی اگه منا بکشی میسا دوباره تورا دوست داره 

لایت : اینشا نمیدونم ولی فقت دلم میخواد بمیری 

ال : منم دلم خیلی چیزا میخواد 

لایت : خیلی خون سردی نکنه قراره اتفاقی بیفته 

ال : من همیشه خون سرد بودن تو تازه فهمیدی 

لایت : دیگه وقتشه بمیری 

زیگ زیگ زیگ 

لایت : کیه 

ال : 🙂میسا 

لایت : زود جواب بده 😡

ال : چون تو گفتی باشه 😁

لایت : زود باش وگرنه بهت یه چیزی ميگما 🤬

ال : باشه چرا انقدر عصبانی میشی 😒حتا بهش بگم تو منا گرفتی 🤔

لایت : آره بهش بگو 

ال : چشم حتما