زنده مرده پارت ۱۷
ناشناس : ریس آوردیمش
لایت : بزاریدش این جا و خودتو هم برید
ناشناس : چشم
ال : این جا کجاست منا اوردین ولم کنید
لایت : خیلی زود میخوای بری چرا انقدر عجله داری
ال : لایت نمیدونم چرا منا گرفتی من برای تو چه ارزشی دارم
لایت : تو اصلان برای من مهم نیستی ولی میسا خیلی تو را دوست داره بهت گفتم نزدیک میسا نشو
ال : اون خودش اومد سمتم من با اون کاری نداشتم
لایت: داری دورغ میگی اون اول منا دوست داشت
ال : آره اول تو را دوست داشت ولی وقتی بهش خیانت کردی دیگه از تو خوشش نیمد
لایت : حتما تو اون قضیه را بهش گفتم
ال : نه خودش فهمید ولی با اینکه میدونست تو را بازم دوست داشت از وقتی از تو بدش اومد که اون موقه که کمک می خواست بهش کمک نکردی
لایت : خفه شو
ال : حالا میخوای بامن چیکار کنی
لایت : میکشمت
ال : فکر میکنی اگه منا بکشی میسا دوباره تورا دوست داره
لایت : اینشا نمیدونم ولی فقت دلم میخواد بمیری
ال : منم دلم خیلی چیزا میخواد
لایت : خیلی خون سردی نکنه قراره اتفاقی بیفته
ال : من همیشه خون سرد بودن تو تازه فهمیدی
لایت : دیگه وقتشه بمیری
زیگ زیگ زیگ
لایت : کیه
ال : 🙂میسا
لایت : زود جواب بده 😡
ال : چون تو گفتی باشه 😁
لایت : زود باش وگرنه بهت یه چیزی ميگما 🤬
ال : باشه چرا انقدر عصبانی میشی 😒حتا بهش بگم تو منا گرفتی 🤔
لایت : آره بهش بگو
ال : چشم حتما