وبلاگ رعد وبرق

میسا : امروز خیلی بهم خوش گذشت 

ال : خوش حالم که بهت خوش گذشته 

میسا : خوب حالا بگو چرا انقدر لایت با تو بده 

ال : خوب راستش این اتفاق مال ۵ سال پیش بود 

۵ سال قبل 

لایت : ال بلخره امروز قراره دامادمون بشی خیلی خوش حالم 

ال : منم خیلی خوش حالم 

جورج : لایت لایت 

لایت : چیشده 

جورج : تلفن با شما کار داره 

لایت : کیه 

جورج : نمی دونم فقط گفت با شما کار داره 

لایت : بده من 

لایت : بله بفرمایید 

پرستار: شما آقای لایت هستید 

لایت : بفرمایید شما 

پرستار : خواهر شما امروز تصادف کرده و مرده واقعا بهتون تسلیت میگم 

لایت : چی چی گفتی 

ال : لایت خوبی 

لایت : باورم نمیشه اون امروز عروسیش بود 

ال : اتفاقی افتاده 

لایت : خواهرم مرده 

ال : نه نه نه بگو که داری دورغ میگی 

لایت : منم دوست دام دورغ بود ولی حقیقت خیلی تلخه 

میسا : فقط بخاطر همین بود 

ال : نه بازم هست تااینکه یک شب