قراردان سلطنتی پارت ۱۶
·
1403/02/19 20:58
· خواندن 1 دقیقه
چند سال بعد .......................
دیگو : دایی دایی حال مامانم خوب نیست
آلفردو: چرا
دیگو : چند وقت بود مریض بود
آلفردو : باشه بدو بریم
................
الفردو : بیانکا کجاست
جین : تو اون اتاقه
ادنا : دایی دکترا گفتن که کاری از دستشون بر نمیاد
الفردو : نگرا نباش حالش خوب میشه
الفردو : بیا نکا چکار کردی با خودت
بیانکا : داداش ازت میخام وقتی من مردم مواظب بچه هام باشی
الفردو : نه نه این حرفا را نزن بیانکا بیانکا چنتا باز کن دکتر دکتر زود بیا
دکتر : متاسفانه اون مرده کاری از دستم برنمیاد
خب برا پارت بعدی ۶ لایک کنید